تاریخچه ی نجوم
"دانستن صورت عالم وچگونگی نهاد آسمان وزمین و... آنچه به میان این هر دو است از روی شنیدن و به تقلید گرفتن همچون چیزهای سخت سودمند است اندر پیشه ی نجوم.از یراک گوش به نام ها و لفظ ها که منجمان به کار دارند خو کند وبه صورت بستن معانی آن آسان گردد تا چون به علت ها و حجت ها آن باز آید وآن را به حقیقت خواهد تا بداند از اندیشه و فکرت آسوده بود و رنج آن از هر دو سو بر او گرد نیاید."(ابوریحان بیرونی)
تاریخ نجوم را می توان به سه دوره ی :زمین مرکزی . کهکشانی و کیهانی تقسیم کرد.دوره ی اول در تاریخ باستان است و پایان ان در قرن شانزدهم.دوره ی دوم از قرن هفدهم تا نوزدهم طول کشید و دوره ی کیهانی در قرن بیستم آغاز و تا کنون ادامه دارد.
1-دوره ی زمین مرکزی:
منجمان معتقد بودند که زمین باید در مرکز جهان باشد و فرض می کردند که خورشیدوماه و ستارگان به دور زمین ساکن میگردند.اما این تفکر که چندان علمی نبود به طور عمده معطوف بود به مسائل علمی و به رابطه ی واقعی یا فرضی رویداد های آسمانی به حوادث زمینی وبه جست وجوی آسمان به خاطر یافتن نشانه هایی از وقایع سعد و نحس.
با وجود این کشف های بر جسته ای در این دوران صورت پذیرفت.
گاهشماری با دقت زیاد رشد کرد.دایره البروج-مسیر ظاهری خورشید از میان ستارگان-به دقت تمام تعریف شد.دوره ی کسوف و خسوف تعیین گردید و حتی در قرن دوم پیش از میلاد به حرکت محور زمین پی برده شد.
پایان دوره ی زمین مرکزی در قرن شانزدهم با شخصیت بزرگ نیکولائوس کوپرنیکوس(1543-1473)پیوندی نزدیک دارد.
2-دوره ی کهکشانی:
می توان گفت که نجوم جدید با این دوره آغاز می شود. کوپرنیکوس نشان داد که زمین نه تنها مرکز جهان نیست بلکه فقط یکی از سیاراتی است که به دور خورشید مرکزی می گردد. معلوم شد که زمین به هیچ وجه منحصر به فرد نیست.سیاره ای کاملا معمولی باحرکاتی معمولی.
در حقیقت آَشکار شد که خورشید مرکزی خود ستاره ای از ستاره های بی شمار آسمان است یکی از بیلیونها ستاره ی همانند دور و بر ما است که برخی بزرگ تر و بعضی کوچکتر از خورشید برخی سنگین تر و بعضی سبک تر از آن اند.
دراین دوره روش مطالعه ی نجوم پیوسته علمی تر شد و انگیزه ی اصلی آن میل به شناخت و فهم قوانین بنیادی حاکم بر حرکت اجرام آسمانی و توضیح چیزهایی بود که بشر به چشم می دید.
پیشرفتی که قرن شانزدهم تا پایان قرن نوزدهم صورت گرفت نتیجه ی تلفیق کارآمدی بود از رصدهای پردامنه و وسایل پیشرفته و کار نبوغ آمیز علمی.
رصد ها .اطلاعات وسیعی که اهمیت بنیادی داشت با کار سخت رصد کنندگان دقیق که نام بزرگ تیخوبرائه(1601-1546)در صدر آنان است جمع آوری شد.
وسایل.البته ورود تلسکوپ به ساحت نجوم توسط گالیلئو گالیله(1642-1564)در 1610 نشانه ی مرحله ی مهمی در تکامل علم نجوم به شمار می رود همان طور که اختراع بعدی طیف نما نیز چنین بود.این دو وسیله مکمل یکدیگر بودند:تلسکوپ رویت ستارگان را با وضوحی بیشتر ممکن میسازد و طیف نما نور ستارگان را تجزیه می کند و اطلاعاتی درباره ی ستارگان در اختیار ما می گذارد.
نبوغ.نجوم نیز مانند هر علم دیگر برای پیشرفت خود نیازمند تلاش مغزهای بزرگی است که بتوانند بینش.تخیل.شهود و نیز دانش زیاد را بر اطلاعات رصدی تطبیق دهند.یوهانس کپلر (1630-1571)و سر ایزاک نیوتون(1727-1642).کپلر با کشف قوانین حرکت سیارات و نیوتون با کشف قانون گرانش عمومی در زمره ی این اندیشمندان بودند.
3-دوره ی کیهانی:
در این دوره آشکار شد که کهکشان ستاره هایی که خورشید ما به آن تعلق دارد فقط یکی از کهکشان های بسیاری است که برخی بزرگتر از کهکشان ما و بعضی کوچک تر اند. بخش زیادی از تحقیقات نجومی یک قرن اخیر به این کوشش اختصاص داشته است که تصویری کامل از جهان به دست آوریم.تلسکوپ های نوری بزرگ تر و نیز تلسکوپ ها ی رادیویی عظیم برای کمک به این تحقیقات ساخته شده اند.
نابغه ی نظری بزرگی که در ذهن عامه ی مردم بیش از همه با این دوره ارتباط داده می شود دکتر آلبرت آینشتاین(1955-1879)است.(هر چند که او در درجه ی اول یک فیزیکدان و ریاضی دان بود.).کیهان شناسی و اختر فیزیک سخت به نظریه ی نسبیت او متکی اند.
در این دوره ی نجومی است که ما زندگی می کنیم و تا پایان آن راه درازی در پیش است.
پایان
ادامه در روز های آینده.